نیش مارکتینگ آن چیزی نیست که تو فکر میکنی
حتما اصطلاح «نیش مارکتینگ» یا «نیچ مارکتینگ» زیاد به گوشتان خورده است - مترادف همان اصطلاح معروف انگلیسی Niche Marketing.
و همیشه هم با خود گفتهاید که بالاخره نیش درست است یا نیچ! و بعد که سرچ کردهاید متوجه شدهاید که هردو درست هستند☺️.
ولی آیا میدانید معنی دقیق و پنهان این اصطلاح چیست؟
در واقع تمام کارشناسان میگویند که در فعالیتهای کسب و کار و تولید محتوا، بر یک حوزه تخصصی تمرکز کنید.
مثلا به جای فروش محصولات بهداشتی، بر فروش کرمهای مرطوب کننده پوست برای خانمهای بالای ۵۰ سال تمرکز کنید.
اما اکثر کارآفرینها و مدیران کسب و کارها وقتی این پیشنهاد را میشنوند، درک نادرستی از آن داشته و مفهوم اشتباهی از آن برداشت میکنند.
آنها بیشتر حس میکنند که باید خودشان را به شدت محدود نگاه دارند.
ولی معنی واقعی تمرکز بر یک حوزه تخصصی عبارت است از: محتوا، بازاریابی، محصولات، و خدمات خود را برای خدمت رسانی به مخاطبین «ایده آل» خود متمرکز کنید.
همه کاراهیی که انجام میدهید باید بهینه شده باشد تا افرادی را که بیشتر دلتان میخواهد به آنها خدمت ارائه دهید، جذب کنید.
مخاطب ایدهآل باید توسط ما و تیم مارکتینگ ما «تجسم شود» و این دقیقا همان معنی کلمه مخاطب هدف ایدهآل یا Buyer Persona است که در ویکیپدیا تعریف شده: یک مخاطب نیمه تخیلی.
معنی این جمله این است که مخاطب هدف ایدهآل ما همیشه ممکن است وجود واضحی نداشته باشد و در دنیای واقعی دقیقا آن شخصیت قابل تشخیص نباشد و این ما هستیم که باید بر اساس خدمات و محصولاتی که داریم، مخاطب هدف ایدهآل خودمان را تعریف و بازآفرینی کنیم.
این مخاطب هدف ایدهآل احتمالا کاملا یکتا خواهد بود و مشابه آن برای کسب و کارهای دیگر وجود ندارد. هرچه این مخاطب هدف ایدهآل تر تعریف شده باشد، ما به دیدگاه نیش مارکتینگ نزدیکتر خواهیم بود.
این به این معنی نیست که آنها باید تنها افرادی باشند که به آنها خدمت میکنید. هدف ما این است که گزینهای «عالی» برای مخاطبین خاصی باشیم، نه گزینهای «قابل قبول» برای همه.
وقتی مردم تصمیم میگیرند که به چه کسی توجه کنند، چه کسی را توصیه کنند، و یا از چه کسی خرید کنند، به دنبال شخصی هستند که بهترین تطابق را با نیازهای خاص آنها دارد.
شما میتوانید هم رویکرد عمومی و هم توجه به حوزه تخصصی داشته باشید. درواقع هردوی این رویکردها میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند.
خوب است که شما مهارتهای متنوع داشته باشید و بتوانید چندین کار را انجام دهید. اما این به این معنی نیست که نمیتوانید - یا نباید - خود را در یک حوزه تخصصی محدود کنید.
حوزه تخصصی برای شفاف سازی این موضوع است که شما به چه کسانی خدمت میکنید، نه محدود کردن تواناییهای خودتان.
در واقع، منظور از نیش، محدودسازی تواناییها و خدمات نیست بلکه محدود سازی یا بهتر است بگویم شفاف سازی مخاطب هدف شما است.
نکته بسیار مهم دیگر این است که حوزه تخصصی شما میتواند - و احتمالا باید - در دادههای روان شناختی (Psychographic) ریشه داشته باشد، نه فقط در دادههای جمعیتی (Demographic).
منظورم این است که بر روی خدمت رسانی به افرادی كه به دنبال يك نتيجه خاص هستند تمركز كنيد، نه لزوماً افرادی كه تصادفاً به يك جنسيت، سن، حرفه يا سطح درآمد خاص تعلق دارند. این اشتباهی است که معمولا در تعریف مخاطب هدف ایدهآل زیاد پیش میآید و تیم مارکتینگ بیشترین توجه را روی دموگرافیک مخاطب متمرکز میکند و به همین دلیل احتمالا مخاطبین هدف بسیاری از کسب و کارها بسیار شبیه هم هستند و بنابراین در رقابتی سخت در کنار هم برای جذب مخاطب هدفی یکسان قرار میگیرند.
توجه کنید که حوزه تخصصی یک تعهد مادام العمر نیست. حوزه تخصصی شما در طول زمان تغییر خواهد کرد، پس نگران این نباشید که در یک حوزه تخصصی برای همیشه به دام خواهید افتاد.
تمرکز بر یک حوزه تخصصی، از نداشتن هیچ حوزه تخصصی بهتر است - حتی اگر در نهایت جهت خود را در آینده تغییر دهید. و شما به عنوان یک کارآفرین، احتمالا این کار را خواهید کرد.
موفق باشید،
محمود از تورنتو.