امروز در مورد نوع خاصی از استراتژی تولید محتوا صحبت میکنم که همه شواهد نشان از آن دارد که آینده تولید محتوا را متحول خواهد کرد و تولید کنندگان محتوا به این روش روی خواهند آورد.
چه بهتر که همه ما با این استراتژی بیشتر آشنا شویم و زودتر آن را به کار بگیریم.
نه، این استراتژی
هوش مصنوعی نیست
ویدئوهای کوتاه ریلز نیست
انتشار محتوا در تیکتاک هم نیست
این استراتژی چیزی است که ظاهراً هیچ کس در مورد آن صحبت نمیکند (یا تمایلی به صحبت ندارد)، اما همه باید به انجام آن فکر کنند.
بیایید با هم با این استراتژی آشنا شویم.
بررسی زوایای مختلف و بخشهای مهم استراتژی
ما وقتی به دنبال کانالی برای توزیع محتوا در آن هستیم، معمولا دو عامل کلیدی برای ما خیلی مهم است:
- مقیاس پذیری (آیا میتوانیم پیام خودمان را به میلیونها نفر برسانیم؟)
- ارتباط پذیری (چقدر محتوای ما در این کانال طنین ایجاد میکند و مخاطب جذب میشود)
بر خلاف باور خیلیها، واقعاً مهمترین مورد، دومی است نه اولی.
زیرا اگر محتوای ما نتواند طنین یا همان رزونانس مناسب را ایجاد کند، مهم نیست که چند میلیون نفر آن را ببینند، زیرا آنها به محتوای ما اهمیت نخواهند داد.
آنها برای بررسی خدمات و محصولات ما نخواهند آمد، از ما خرید نخواهند کرد و برای مصرف محتوای بیشتر برنخواهند گشت.
این یک مشکل بزرگ برای اکثر تولید کنندگان محتوا در تیکتاک است.
آنها میتوانند میلیونها بازدید و لایک در برخی از ویدیوها داشته باشند، اما واقعاً برای ایجاد فالوور خود و مهمتر از آن، برای کسب درآمد، بیش از حد و توان خود زحمت میکشند.
این به این دلیل است که محتوای آنها مقیاسپذیر میشود، اما طنین انداز نمیشود.
خیلی دوست دارم تا اینجای مطلب، درک دقیقی از دو واژه مقیاس پذیری و طنین اندازی پیدا کنید.
پس چه نوع محتوایی طنین انداز میشود؟ چه نوع محتوایی آن سوپر-طرفداران سرسخت را ایجاد میکند؟
پاسخ این سوال، ساده و سر راست است: پادکست.
جو روگان، الکس کوپر، بن شاپیرو
هر ۳ نفر این افراد تنها از طریق پادکستهای خود، سالانه دهها میلیون دلار درآمد کسب میکنند.
اما مهمتر از آن، میلیونها نفر دارند که هر هفته به صحبتهای آنها گوش میدهند.
پادکست تجربه جو روگان: ۱۱ میلیون شنونده در هر اپیزود.
باباش را صدا کن (الکس کوپر): ۵ میلیون شنونده در هر اپیزود.
برنامه بن شاپیرو: ۴ میلیون شنونده در هر اپیزود.
اما وقتی صحبت از پادکست میشود یک مشکل بزرگ وجود دارد…
وقتی که شروع میکنید، همه چیز خوب و جذاب به نظر میرسد ولی وقتی نوبت رشد و گسترش شنوندهها میشود، با یک کابوس ترسناک مواجه خواهید شد.
تعداد کمی از مردم واقعاً میروند و گوش میدهند، تازه اگر هم گوش بدهند، مشترک نمیشوند، و حتی وقتی مشترک میشوند اغلب برای شنیدن همه اپیزودها برنمیگردند.
به همین دلیل است که تنها ۵۰ درصد از پادکستها بیش از ۳۲ بار دانلود می شوند. (منبع)
و تنها ۵٪ از پادکستها بیش از ۱۰۸۳ بار دانلود میشوند. (منبع)
بله، ۹۵ درصد از پادکستها اساساً شکستهای بزرگی محسوب میشوند.
پس تا اینجا این موضوع را دریافتیم که پادکست یک پلتفرم بسیار تاثیرگذار و «طنین انداز» است ولی مشکل «مقیاس پذیری» دارد.
اما چیزی که اکثر مردم متوجه نشدهاند این است که میتوانند جنبههای مثبت یک پادکست را با کانالی که مقیاسپذیر است ترکیب کنید.
معرفی میکنم: خبرنامههای پادکستی یا پادکستهای خبرنامهای.
چیزی که باعث میشود پادکستها در بین مردم طنین انداز شوند این است که شما به معنای واقعی کلمه هر هفته بیش از ۱۰ ساعت در حال گوش دادن به زمزمه کسی در گوش خود هستید.
فقط یک لحظه فکر کنید، چند نفر بیش از ۱۰ ساعت در هفته با شما صحبت میکنند؟
شریک زندگی شما؟ شاید پدر و مادر شما؟
این به معنای واقعی کلمه نشان میدهد که در واقع فقط نزدیکترین افراد به شما هر هفته ۱۰ ساعت در گوش شما زمزمه میکنند.
بنابراین وقتی کسی را دارید که ۱۰ ساعت در هفته در گوش شما زمزمه میکند - خوب، صادقانه بگویید، او حتما به اندازه شریک زندگی و یا پدر و مادر به شما نزدیک و صمیمی خواهد شد.
این یک ارتباط واقعی و عمیق است. ارتباطی که ایجاد آن با هر پلتفرم دیگری، سخت و یا غیر ممکن است.
حالا وقتی این پلتفرم اعجابانگیز، یعنی همان پادکستینگ را، با مزایای یک خبرنامه ترکیب میکنیم، تمام جنبههای منفی پادکست را حل میکند:
مشکل پادکست: تعداد کمی از مردم گوش میدهند؟
راه حل خبرنامه: اکنون بسیار سادهتر است که افراد از طریق یک صفحه فرود ساده دسترسی پیدا کنند و گوش دهند.
مشکل پادکست: مردم مشترک نمیشوند؟
راه حل خبرنامه: حالا اگر میخواهند گوش کنند، راهی جز مشترک شدن ندارند.
مشکل پادکست: مردم همه اپیزودها را دنبال نمیکنند؟
راه حل خبرنامه: اکنون آنها هر اپیزود را مستقیماً در ایمیل خود دریافت میکنند.
این ترکیب زیبایی از مخاطب اختصاصی (ارتباط عمیق و ایجاد طنین) شما است که هر هفته منتظر صدای صمیمی شما هستند و میتوانید به راحتی آن را رشد دهید (مقیاس پذیری).
به این ترتیب، همه لیست یک استراتژی مدرن و تاثیرگذار تیک خورد.
هنوز افراد زیادی از این استراتژی پیروی نمیکنند، اما ۳ نفر هستند که با ترکیبهایی متفاوت، همین استراتژی را پیش میبرند:
۱. آنتونی پمپلیانو (۲۵۲۰۰۰ مشترک)
آنتونی (که او را به نام پومپ هم میشناسند) سختجانترین مخاطبان خبرنامه را در کهکشان دارد. یک دلیل بزرگ برای این موفقیت، روشی است که او قطعههای صوتی را به خبرنامههای خود اضافه میکند.
پومپ این استراتژی را به سادگی پیادهسازی میکند. تنها کاری که او انجام میدهد این است که خبرنامه خود را روخوانی میکند و کلیپ صوتی را در بالای خبرنامه اضافه میکند (شما میتوانید این کار را در سابستک انجام دهید).
احتمالاً تهیه هر خبرنامه او هم ۱۰ دقیقه بیشتر طول میکشد. اما این سرمایه گذاری ۱۰ دقیقهای باعث میشود که ۲۵۰۰۰۰ نفر با او رابطه صمیمانهتری داشته باشند.
نیازی به توضیح نیست که این روش ساده، خبرنامه او را در دسترس تر میکند - مردم میتوانند گوش دهند، بخوانند یا هر دو.
۲. بابی هاندردز (که هزاران مشترک پولی دارد)
بابی در خبرنامه خود رویکردی کاملاً متفاوت به پومپ دارد.
او به جای روخوانی کردن خبرنامههایی که مینویسد، ایمیلهای جداگانهای میفرستد که آنها را با تگ «با صدای بلند» از بقیه مطالب جدا میکند. اینها به معنای واقعی کلمه پادکستهای کوچک (یا مونولوگ) هستند که برای مشترکینش ارسال میکند.
لنی یکی از محبوبترین خبرنامههای تک نفره روی کره زمین را منتشر میکند. اما یک راه ساده که او خبرنامه خود را ارتقاء داده است، اضافه کردن یک عنصر پادکست به آن است.
تنها کاری که او انجام میدهد این است که به لیست ایمیل خود لینک به پادکست خود در یوتیوب را هم ارسال میکند و شامل موارد زیر است:
خلاصه ای سریع از معرفی مهمان پادکست.
مروری کوتاه بر آنچه که در مورد آن صحبت کردهاند.
و او به ویدئوهای یوتیوب برچسبهای زمانی میزند یعنی میتوان مثلا از بعد از معرفی میهمان شروع به گوش دادن کنیم.
او با همین استراتژی ساده نه تنها نیم میلیون مشترک خبرنامه دارد، بلکه یک کانال رو به رشد یوتیوب با ۲۳۰۰۰ مشترک هم دارد.
این ها فقط چند مثال از افراد معدودی بود که من توانستم انتخاب کنم و از این تاکتیک استفاده میکنند. اما من مطمئن هستم که طی ماههای آینده این استراتژی به یک روش محبوب برای بسیاری از کارآفرینها و تولید کنندگان محتوا تبدیل خواهد شد.
حالا این نوبت شما است که پس از آشنایی با این استراتژی، با اضافه کردن کمی خلاقیت و ایده گرفتن از کارهایی که افراد موفق انجام میدهند، از این استراتژی به نفع کسب و کار خود استفاده کنید.
خوشحال خواهم شد اگر در کامنت، من و عضوهای خبرنامه دیجیتاک را از موفقیتها و یا چالشهای خود در این مسیر آگاه کنید.
موفق باشید،
محمود از تورنتو.
معرفی استراتژی خلاقانهای که کمتر کسی از آن خبر دارد و چهره پلتفرمهای انتشار محتوا را تغییر خواهد داد