چند وقت پیش متوجه یه چیز عجیب شدم.
چند تا از مدرسها و متخصصهایی که سالها توی یه حوزه خاص کار کرده بودن — آدمهایی که خودشون برند بودن — ناگهان شروع کردن به انتشار محتواهای کوتاه، تکراری و حتی سطحی دربارهی هوش مصنوعی و اتوماسیون.
از بیرون شاید بهنظر هیجانانگیز بیاد. ولی از درون، یه اتفاق نگرانکننده داره میافته.
اونها دارن از هویت اصلی خودشون فاصله میگیرن.
[وقتی «رهبری فکری» با «ترند لحظهای» اشتباه گرفته میشود]
رهبری فکری یعنی داشتن بینش، ثبات، و خط فکری مشخص.
اما وقتی هر ترند جدیدی — مثل هوش مصنوعی، اتوماسیون، یا تولید محتوای خودکار — وارد بازار میشه، بعضیها احساس میکنن اگه دربارهاش حرف نزنن، از قافله عقب میمونن.
مشکل اینجاست که این ترس از عقبماندن، باعث میشه آدمهایی که سالها روی یک مسیر تخصصی کار کردن،
ناگهان مثل بقیه شروع کنن به انتشار محتوای عمومی و سطحی.
و همینجاست که برند شخصیشون شروع به ریزش میکنه.
چون مخاطب دیگه اون عمق، دقت، و اعتماد قدیمی رو احساس نمیکنه.
[همه میتوانند خودکارسازی کنند، اما آیا همه باید؟]
واقعیت اینه که امروز هر کسی میتونه با ابزارهایی مثل Make یا n8n صدها اتوماسیون بسازه.
ولی سؤال این نیست که میتونی؟
سؤال اینه که آیا باید؟
وقتی خودکارسازی بدون هدف مشخص انجام بشه، تبدیل میشه به نویز.
به جای اینکه سیستم تو هوشمند بشه، فقط شلوغتر میشه.
بعضی از این متخصصها الان درگیر این شدن که در تمام پلتفرمها حضور داشته باشن،
پست بدن، ویدیو بسازن، ایمیل بفرستن — اما بدون استراتژی منسجم.
درحالیکه قدرت واقعی اتوماسیون، در وضوح هدف نهفتهست، نه در تعداد اتوماسیونها.
[برند شخصی یعنی انتخاب، نه تقلید]
وقتی تو برند شخصی قوی داری، یعنی دقیق میدونی چی بگی، به کی بگی، و چرا بگی.
برند یعنی «ثبات پیام».
اما وقتی از ترس عقبماندن سراغ ترندها میری، داری این ثبات رو قربانی میکنی.
مخاطب وفادار تو، تو رو به خاطر عمق کارت دنبال میکنه، نه به خاطر اینکه دربارهی همهچیز نظر بدی.
تو میتونی از هوش مصنوعی یا ابزارهای اتوماسیون استفاده کنی،
اما باید مثل یه آشپز ماهر ازشون در اندازه درست استفاده کنی — نه اینکه کل آشپزخونه رو بهش بسپری.
[اصل کمتر اما عمیقتر]
دوران آینده، دوران «کمتر ولی با معنا»ست.
مردم دیگه دنبال سیل محتوا نیستن. دنبال صدایی هستن که صادق، متمرکز و باثبات باشه.
اگر رهبران فکری امروز یادشون بره که چرا رهبر شدن — یعنی بهخاطر کیفیت فکرشون، نه سرعت تولید محتوا —
اونوقت همین ابزارهایی که قرار بود کمکشون کنه،
باعث میشن در میان انبوه صداهای تکراری گم بشن.
اگر تو هم مدرس، مشاور یا متخصصی هستی،
قبل از اینکه یه اتوماسیون جدید بسازی، از خودت بپرس:
«آیا این کار به عمق برند من کمک میکنه، یا فقط سر و صدا اضافه میکنه؟»
بهیاد داشته باش، آینده از آنِ کسانیست که فکر میکنن قبل از اینکه تولید کنن.
و هنوز هم، اصالت و ثبات مهمتر از هر ترندیه که امروز مد شده.
موفق باشی،
محمود از تورنتو❤️









